تیئری شارتری
گمان میرود که تیئری در سال 500 در مدرسهی وابسته به کلیسای جامع شارتر همراه برادرش برنار [شارتری]، که ریاست مدرسه را برعهده داشت (498-505)، تدریس کرده باشد. دربارهی او نوشتهاند که در 606 سرشمّاس درو، نزدیک
نویسنده: Nikolaus M. Häring
مترجم: نصرتالله مجتبایی
مترجم: نصرتالله مجتبایی
[tieri-e šārtr-i]
Thierry of Chartres
نیز مشهور به ماگیستر تئودوریکوس کارتوننسیس
(ت. برتانی، فرذانسه، ربع سوم سدهی پنجم / ربع آخر سده یازدهم؛ و، حدود 534/ 1155)، فلسفه، الهیات.
گمان میرود که تیئری در سال 500 در مدرسهی وابسته به کلیسای جامع شارتر همراه برادرش برنار [شارتری]، که ریاست مدرسه را برعهده داشت (498-505)، تدریس کرده باشد. دربارهی او نوشتهاند که در 606 سرشمّاس درو، نزدیک شارتر، بوده و پیش از سال 513 در پاریس درس میداده و آدالبرت، که بعداً اسقف اعظم ماینتس شد (516-520)، نزد او معانی و بیان و دستور زبان و منطق میخوانده است. از جمله شاگردان تیئری در پاریس میتوان از افراد زیر نیز نام برد: استاد برنار برتانی، که بعداً اسقف کَمپر شد (538-546)، استاد دستور زبان، پتر هلیای پواتیهای، استاد ایووی شارتری، اسقف اعظم ویلیام تیری (554-564)، جان سالزبریی، که بعدها اسقف شارتر شد (555-559)، و استاد کلارمبال، سرشمّاس آراس.
اگرچه شهرت تیئری بیشتر به سبب درسهای او در علوم سه گانه (دستور زبان، منطق، و معانی و بیان) بوده، گویند که ریاضیات را نیز با قدرت تمام درس میداده است. در حقیقت او را کسی دانستهاند که بکار بردن شکل گرد یا صفر را در ریاضیات اروپایی وارد کرد. رسالهای با عنوانTractatus de rebus universalibus «رسالهای تصویری از جهان»)، که اینک مفقود است، به «استاد تیئری» اهدا شده است. برنار سیلوسر Cosmographia («جهاننگاری») خود را به «نامورترین معلم، تیئری» اهدا کرده است. ترجمهی کتاب بطلمیوس به نام Planisphaerium («جهاننما»)، که در تولوز در 523 از عربی به لاتینی صورت گرفت، به «تیئری افلاطونگرا» تقدیم گشته است. در گور نوشتهای که مطالب آن را آ. ورنه منتشر کرده است، تیئری با عنوان «جانشین شایستهی ارسطو» ستوده شده است. از این نوشته برمیآید که او نخستین دانشمند لاتینی بوده که دربارهی آنالوطیقای اول (تحلیل نخستین) و «مغالطات سوفسطایی» ارسطو ابراز نظر کرده است.
در دههی 510 تیئری در پاریس آغاز به تدریس کرد، و از جمله استادانی بود که در شورای پاپ، که به سال 527 برای ارزیابی درجهی ایقان و فربودکیشی ژیلبر، اسقف پواتیه، در رنس تشکیل شد، حضور داشتند. تیئری و استاد ژرلان بزانسونی در همان اوقات مهمان اسقف اعظم آلبروی تریئری بودند. از قرار معلوم تیئری زمانی بعد به شارتر برگشته است، زیرا در فهرست مردگان کلیسای جامع شارتر او را «رئیس دیوان و سرشمّاس نوتردام واقع در شارتر]» نامیدهاند. او مجموعهی «هفت هنر آزادگان» خود موسوم به Eplatheucon را (که در آتش سوزی 1323/ 1944 سوخت ولی به صورت فیلم نگاهداری شده است) همراه با Institutes («مجموعهی قوانین»)، Novellae («حکایات»)، و Digest («خلاصه»)، اثر یوستینیان، و چهل و پنج کتاب دیگر، به کلیسای جامع شارتر هدیه داد. آ. ورنه معتقد است که تیئری در حدود سال 534 در یک صومعهی راهبان سیستری معتکف شد و در همان جا از دنیا رفت و به شیوهی راهبان به خاک سپرده شد.
تیئری را در روزگار ما احتمالاً بیشتر از روی شرح کوتاهی که بر فصول مقدماتی «سفر تکوین» تحت عنوان Tractatus de Sex dierum Operibus («رساله دربارهی شش عامل فعال») نوشته است میشناسند. وی، در نخستین بخش این رساله، شناخت جهان را براساس قوانین فیزیکی بیان میکند و تحلیلی از متن کتاب مقدس بدست میدهد. در دومین بخش از طریق علوم چهارگانه (حساب، موسیقی، هندسه، و نجوم) برای کسب معرفت به آفریدگار جهان راه میجوید.
بنابر نظر تیئری، چهار علت برای هستی جهان وجود دارد: (1) خدا به عنوان علت فاعلی، (2) حکمت خدا به عنوان علت صوری، (3) نیکی خدا به عنوان علت غایی، و (4) چهار عنصر (آتش، هوا، آب، و خاک) به عنوان علت مادی که خدا آنها را «در آغاز» از هیچ آفریده است. سه علت نخست تثلیث را باز میتابانند: علت فاعلی «پدر» است، علت صورى «پسر»، و علت غایی «روح القدس». چهار عنصر در یک لحظه آفریده شدهاند. سخن از آفرینش در شش روز را که در کتاب مقدس رفته است میتوان به یک روز طبیعی، که در آن گردش آسمان از طلوع تا غروب آفتاب کامل میشود، و یا دورهای دانست که برای روشن نگاهداشتن هوا در سرتاسر آسمان لازم است.
به نظر تیئری، فلک پس از آفریده شدن چنان سبک بود که نمیشد ساکن بماند. چون همه چیز را در خود داشت، نمیتوانست از جائی به جای دیگر رو به پیش رود بلکه ناگزیر بود که در یک مسیر دایرهای بچرخد. آتش، که عالیترین و سبکترین عنصر است، نور و گرما را تولید کرد. عنصر دوم، یعنی هوا، گرما را به عنصر سوم، که آب است، انتقال داد و آن را گرم کرد و در اثر آن تودهای از آب، که گنبد آسمان نامیده میشود، بالاتر از هوا و در منطقهی ماه معلق ماند. در نتیجهی این نقل مکان آب عنصر چهارم، که خاک است، به گونه جزیرههائی ظاهر شد. خاک، در اثر گرما، نیروی تولید درختان و گیاهان را یافت. گرما بر آبهای معلق در آسمان اثر کرد و سبب شکل گرفتن اجرام ستارهای شد، زیرا تمام ستارگان از آب ساخته شدهاند و از رطوبت تغذیه میکنند. آب روی زمین، در اثر شدت بیشتر حرارتی که ستارگان ایجاد کردند، به تولید چیزهائی همچون حیوانات آبی و پرندگان آغاز کرد. سپس زمین، نیز، نیروی تولید حیوانات را بدست آورد- انسان نیز از جملهی این حیوانات است، که همچون تصویری و شبیهی از خدا ساخته شده است.
تمام این وقایع در مراحلی پی در پی و در نخستین شش گردش فلک رخ داده است. برای تنظیم توالی منظم زمان، یعنی فصول و اقالیم گوناگون، و روند عادی تولید مثل، آفریدگار «عوامل زایشی» را در عناصر تعبیه کرده است. تیئری معتقد بود که، علاوه بر اینها، یک نیروی الهی، که روح جهان نامیده میشود، بر تمامی عالم ماده حکومت دارد و آن را شکل و نظم میدهد.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Thierry of Chartres
نیز مشهور به ماگیستر تئودوریکوس کارتوننسیس
(ت. برتانی، فرذانسه، ربع سوم سدهی پنجم / ربع آخر سده یازدهم؛ و، حدود 534/ 1155)، فلسفه، الهیات.
گمان میرود که تیئری در سال 500 در مدرسهی وابسته به کلیسای جامع شارتر همراه برادرش برنار [شارتری]، که ریاست مدرسه را برعهده داشت (498-505)، تدریس کرده باشد. دربارهی او نوشتهاند که در 606 سرشمّاس درو، نزدیک شارتر، بوده و پیش از سال 513 در پاریس درس میداده و آدالبرت، که بعداً اسقف اعظم ماینتس شد (516-520)، نزد او معانی و بیان و دستور زبان و منطق میخوانده است. از جمله شاگردان تیئری در پاریس میتوان از افراد زیر نیز نام برد: استاد برنار برتانی، که بعداً اسقف کَمپر شد (538-546)، استاد دستور زبان، پتر هلیای پواتیهای، استاد ایووی شارتری، اسقف اعظم ویلیام تیری (554-564)، جان سالزبریی، که بعدها اسقف شارتر شد (555-559)، و استاد کلارمبال، سرشمّاس آراس.
اگرچه شهرت تیئری بیشتر به سبب درسهای او در علوم سه گانه (دستور زبان، منطق، و معانی و بیان) بوده، گویند که ریاضیات را نیز با قدرت تمام درس میداده است. در حقیقت او را کسی دانستهاند که بکار بردن شکل گرد یا صفر را در ریاضیات اروپایی وارد کرد. رسالهای با عنوانTractatus de rebus universalibus «رسالهای تصویری از جهان»)، که اینک مفقود است، به «استاد تیئری» اهدا شده است. برنار سیلوسر Cosmographia («جهاننگاری») خود را به «نامورترین معلم، تیئری» اهدا کرده است. ترجمهی کتاب بطلمیوس به نام Planisphaerium («جهاننما»)، که در تولوز در 523 از عربی به لاتینی صورت گرفت، به «تیئری افلاطونگرا» تقدیم گشته است. در گور نوشتهای که مطالب آن را آ. ورنه منتشر کرده است، تیئری با عنوان «جانشین شایستهی ارسطو» ستوده شده است. از این نوشته برمیآید که او نخستین دانشمند لاتینی بوده که دربارهی آنالوطیقای اول (تحلیل نخستین) و «مغالطات سوفسطایی» ارسطو ابراز نظر کرده است.
در دههی 510 تیئری در پاریس آغاز به تدریس کرد، و از جمله استادانی بود که در شورای پاپ، که به سال 527 برای ارزیابی درجهی ایقان و فربودکیشی ژیلبر، اسقف پواتیه، در رنس تشکیل شد، حضور داشتند. تیئری و استاد ژرلان بزانسونی در همان اوقات مهمان اسقف اعظم آلبروی تریئری بودند. از قرار معلوم تیئری زمانی بعد به شارتر برگشته است، زیرا در فهرست مردگان کلیسای جامع شارتر او را «رئیس دیوان و سرشمّاس نوتردام واقع در شارتر]» نامیدهاند. او مجموعهی «هفت هنر آزادگان» خود موسوم به Eplatheucon را (که در آتش سوزی 1323/ 1944 سوخت ولی به صورت فیلم نگاهداری شده است) همراه با Institutes («مجموعهی قوانین»)، Novellae («حکایات»)، و Digest («خلاصه»)، اثر یوستینیان، و چهل و پنج کتاب دیگر، به کلیسای جامع شارتر هدیه داد. آ. ورنه معتقد است که تیئری در حدود سال 534 در یک صومعهی راهبان سیستری معتکف شد و در همان جا از دنیا رفت و به شیوهی راهبان به خاک سپرده شد.
تیئری را در روزگار ما احتمالاً بیشتر از روی شرح کوتاهی که بر فصول مقدماتی «سفر تکوین» تحت عنوان Tractatus de Sex dierum Operibus («رساله دربارهی شش عامل فعال») نوشته است میشناسند. وی، در نخستین بخش این رساله، شناخت جهان را براساس قوانین فیزیکی بیان میکند و تحلیلی از متن کتاب مقدس بدست میدهد. در دومین بخش از طریق علوم چهارگانه (حساب، موسیقی، هندسه، و نجوم) برای کسب معرفت به آفریدگار جهان راه میجوید.
بنابر نظر تیئری، چهار علت برای هستی جهان وجود دارد: (1) خدا به عنوان علت فاعلی، (2) حکمت خدا به عنوان علت صوری، (3) نیکی خدا به عنوان علت غایی، و (4) چهار عنصر (آتش، هوا، آب، و خاک) به عنوان علت مادی که خدا آنها را «در آغاز» از هیچ آفریده است. سه علت نخست تثلیث را باز میتابانند: علت فاعلی «پدر» است، علت صورى «پسر»، و علت غایی «روح القدس». چهار عنصر در یک لحظه آفریده شدهاند. سخن از آفرینش در شش روز را که در کتاب مقدس رفته است میتوان به یک روز طبیعی، که در آن گردش آسمان از طلوع تا غروب آفتاب کامل میشود، و یا دورهای دانست که برای روشن نگاهداشتن هوا در سرتاسر آسمان لازم است.
به نظر تیئری، فلک پس از آفریده شدن چنان سبک بود که نمیشد ساکن بماند. چون همه چیز را در خود داشت، نمیتوانست از جائی به جای دیگر رو به پیش رود بلکه ناگزیر بود که در یک مسیر دایرهای بچرخد. آتش، که عالیترین و سبکترین عنصر است، نور و گرما را تولید کرد. عنصر دوم، یعنی هوا، گرما را به عنصر سوم، که آب است، انتقال داد و آن را گرم کرد و در اثر آن تودهای از آب، که گنبد آسمان نامیده میشود، بالاتر از هوا و در منطقهی ماه معلق ماند. در نتیجهی این نقل مکان آب عنصر چهارم، که خاک است، به گونه جزیرههائی ظاهر شد. خاک، در اثر گرما، نیروی تولید درختان و گیاهان را یافت. گرما بر آبهای معلق در آسمان اثر کرد و سبب شکل گرفتن اجرام ستارهای شد، زیرا تمام ستارگان از آب ساخته شدهاند و از رطوبت تغذیه میکنند. آب روی زمین، در اثر شدت بیشتر حرارتی که ستارگان ایجاد کردند، به تولید چیزهائی همچون حیوانات آبی و پرندگان آغاز کرد. سپس زمین، نیز، نیروی تولید حیوانات را بدست آورد- انسان نیز از جملهی این حیوانات است، که همچون تصویری و شبیهی از خدا ساخته شده است.
تمام این وقایع در مراحلی پی در پی و در نخستین شش گردش فلک رخ داده است. برای تنظیم توالی منظم زمان، یعنی فصول و اقالیم گوناگون، و روند عادی تولید مثل، آفریدگار «عوامل زایشی» را در عناصر تعبیه کرده است. تیئری معتقد بود که، علاوه بر اینها، یک نیروی الهی، که روح جهان نامیده میشود، بر تمامی عالم ماده حکومت دارد و آن را شکل و نظم میدهد.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
Eptatheucon تیئری هنوز چاپ نشده است. قطعهای از شرح او بر De inventioneی کیکرو را و هـ. د. سورینگار در Historia critica scholiastarum Ratinorum، یکم (لیدن، 1834)، 213-252، ویراسته و به طبع رسانده است. آخرین چاپ رسالهی Tractatus de Sex dierum operibus اثر تیئری را میتوان در کتابی یافت ویراستهی نیکولاوس م. هارینگ، با عنوان Commentaries on Boethius by Thierry of Chartres and His School (ترانتو، 1971)، 555-575. در مقالهای از ن. م. هارینگ، با عنوان «The Creation and Creatror of the World According to Thierry of Chartres and Clarembald of Arras»، در AHDLM، 22 (1955)، 137-216، همراه با چاپ متن، تحلیلی بدست داده شده است. شرحهای تیئری و مکتب او بر Theological Tractates، اثر بوئتیوس، را ن. م. هارینگ در کتاب Commentaries on Boethius، 57-528، بچاپ رسانده است.دوم. خواندنیهای فرعی.
«Une épitaphe inédite de Thierry de Chartres»، از آ، ورنه، در RTOB، 2 (1955)، 660-670؛ «Simples notes sur la cosmologie de Thierry de Chartres»، از ا. ژونو، در Sophia، 23 (1955)، 172-183؛ و «Mathématiques et trinité chez»، از همو، در Miscellanea mediaevalia، از پاول ویلپرت، دوم (برلین، 1963)، 289-295؛ و «Note sur Técole de Chartres»، از همو، در SMed، دورهی سوم، جلد پنجم، 2 (1964)، 1-45؛ «Creatio numerorum, rerum est creatio»، از ف. برونر، در Mélanges offerts à René Crozet (پواتیه، 1966)، 719-725.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}